
برندگان و بازندگان
برنده می گوید: " باید راه بهتری هم وجود داشته باشد "
بازنده می گوید: تا بوده همین بوده و تا هست همین است"
برنده می گوید : " بیا برای مشکل راه حلی پیدا کنیم"
بازنده می گوید : "هیچکس راه حلی نمی داند"
برنده : به بررسی دقیق یک مشکل می پردازد
بازنده : از کنار مشکل گذشته و آن را حل نشده رها می کند
هراس برنده از باختن به آن اندازه نیست که بازنده باطنا از برنده شدن دارد.
برنده : بیش از بازنده کار انجام می دهد و در انتها باز هم وقت دارد
بازنده : آنقدر گرفتار است که نمی تواند به کارهای ضروری بپردازد.
وقتی برنده ای مرتکب اشتباهی می شود می گوید " اشتباه کردم"
وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه می شود می گوید " تقصیر من نبود"
برنده متعهد می شود................بازنده وعده می دهد
برنده هر کاری که از دستش بر بیاید انجام می دهد و سرانجام اگر شکست خورد به معجزه امید می بندد
بازنده بدون آنکه کوچکترین تلاشی بکند به انتظار معجزه می نشیند
(از تو حرکت از من برکت )
که می گویند روزی باید به نکته بالا دقت کنند دست خداست قابل توجه آندسته
برنده حتی زمانی که دیگران وی را به عنوان یک خبره می شناسند می داند که هنوز خیلی چیزها را نمی داند
بازنده می خواهد که دیگران او را یک خبره بدانند و این نکته که " بسیار کم میدانند " را هنوز نیاموخته است
خیلی ها اصلا نمی دانند که نمی دانند مرحله بعد که انسان بداند که نمی داند خود به مطالعه زیاد نیاز دارد